کد مطلب: ۶۷۶۱۳۶
۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۶

قانون عادلانه و عدالت عینی؟ «قاضی شیطانی»، مشت آهنین عدالت

بهانه نگارش این متن و اشارات مستقیم به فساد قضایی و نفوذ پول و قدرت در دستگاه‌های دولتی، مرور داستان سریال «قاضی شیطانی» است.

به گزارش مجله خبری نگار، فساد قضایی در کره جنوبی مساله‌ای پیچیده و چندلایه است که درطول سال‌ها به‌طور مداوم در رسانه‌ها و محافل عمومی مطرح شده است. این پدیده معمولا به نقص‌های ساختاری در سیستم قضایی، تبانی بین مقامات قضایی و نهاد‌های دیگر و تاثیرات سیاسی مرتبط است. این فساد- که البته در دیگر کشور‌های بزرگ آسیا مثل هندوستان، ترکیه و ژاپن نیز دیده می‌شود- صرفا یک پدیده اجتماعی نیست، بلکه لایه‌های فرهنگی و اقتصادی و صدالبته سیاسی هم دارد. لایه‌هایی که با هم بررسی می‌کنیم. 

۱- نقص‌های ساختاری

سیستم قضایی کره جنوبی به‌دلیل بی‌اعتمادی عمومی به کارایی و بی‌طرفی خود موردانتقاد قرار گرفته است. برخی قضات و وکلای دادگستری در مواردی نسبت به نفوذ و فشار‌های سیاسی آسیب‌پذیر هستند. این نوع فشار می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنصفانه و ناعادلانه شود. 

۲- نقش پارلمان و دولت

فساد قضایی نیز به شکاف بین نهاد‌های مختلف سیاسی و قضایی برمی‌گردد. در مواقعی مقامات دولتی برای پیشبرد منافع شخصی یا سیاسی‌شان روی قضات تاثیر می‌گذارند. این مساله باعث می‌شود استقلال قضایی به خطر بیفتد و درنتیجه اعتماد مردم به سیستم کاهش یابد. 

۳-شکایات عمومی و جنبش‌های اجتماع

با افزایش آگاهی عمومی درباره موارد فساد، مردم به خیابان‌ها می‌آیند و خواهان اصلاحات قضایی می‌شوند. جنبش‌های اجتماعی و نهاد‌های حقوق بشری در سال‌های اخیر در تلاش برای بهبود شرایط و ایجاد شفافیت بیشتر در روند‌های قضایی بوده‌اند. 

۴- تاثیر رسانه‌ها

رسانه‌ها نیز نقش مهمی در افشای فساد‌های قضایی ایفا می‌کنند. داستان‌های جنایی و قضایی از طریق سریال‌ها و فیلم‌ها به‌تصویر کشیده می‌شوند و این موضوع به‌نوبه خود به افزایش آگاهی عمومی و خواسته‌های اصلاحی منجر می‌شود. 

۵- اصلاحات و آینده

دولت کره جنوبی در سال‌های اخیر اقداماتی برای اصلاح سیستم قضایی و افزایش شفافیت و پاسخگویی انجام داده است. اگرچه این تلاش‌ها باید با دقت و پیوستگی ادامه یابند، نشان‌دهنده تمایل به اصلاح ساختار‌های موجود و کاهش فساد قضایی هستند. با وجود تلاش برای اصلاح، فساد قضایی در کره جنوبی به یکی از چالش‌های اصلی اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است و نیاز به تلاش‌های منسجم و مشترک از سوی دولت، نهاد‌های قضایی و جامعه مدنی دارد. این مساله در کشوری دیوان‌سالار و بروکراتیک مثل کره جنوبی در دهه‌های گذشته زمینه‌ساز دعوا‌های حقوقی فراوانی شده است. کره کشوری است با فرهنگی تجارتی و در این فرهنگ خاندان‌های مالی به‌نوعی نقش مافیا‌های فراقانونی را بازی می‌کنند و همین قصه روی استقلال قضایی، نظرات و آرای دادگاه نیز اثر می‌گذارد. 

قانون عادلانه و عدالت عینی؟ «قاضی شیطانی»، مشت آهنین عدالت

کره جنوبی و موضوع عدالتخواهی اجتماعی 

عدالتخواهی اجتماعی در کره جنوبی به‌طور قابل‌توجهی در سینما و سریال‌های تلویزیونی این کشور نمود پیدا کرده است. این مضمون به نمایش مسائلی همچون فساد، نابرابری و حقوق بشر می‌پردازد. در دهه‌های اخیر تولیدات تلویزیونی و سینمایی فراوانی پیرامون مهم‌ترین پرونده‌های جنایی و سیاسی رخ‌داده در این کشور درطول قرن اخیر ساخته شده که دغدغه همه آنها بازخوانی تاریخ و اعاده حیثیت از قربانیان و از همه مهم‌تر ایجاد بیداری اجتماعی با هدف تکرار نشدن آنهاست. در ادامه به چند جنبه مهم این موضوع اشاره می‌شود.

۱- فیلم‌ها و سریال‌های انتقادی

بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها به بررسی موضوعاتی مانند فساد سیاسی، نابرابری اجتماعی و ستم‌های سیستماتیک می‌پردازند. به‌عنوان‌مثال:

- Parasite (انگل) به کارگردانی بونگ جون-هو، موضوع طبقاتی و نابرابری اقتصادی را به‌تصویر می‌کشد و نقدی بر جامعه کاپیتالیست کره است. جامعه‌ای که در آن اختلاف طبقاتی به‌حدی رسیده که وضعیتش از درک طبقات بالاتر خارج است!

- The King و A Model Family، هر دو به مبارزه با فساد در نظام قضایی و سیاسی می‌پردازند. 

۲- شخصیت‌ها و روایت‌های قوی

شخصیت‌های اصلی در این آثار معمولا افرادی هستند که به‌نوعی از سیستم قربانی شده‌اند و برای مقاومت و عدالت تلاش می‌کنند. این شخصیت‌ها نماینده و به‌نوعی‌صدای افرادی هستند که در دنیای واقعی با ستم و بی‌عدالتی مواجهند. طبیعتا تمهیدات سینمایی نیز می‌طلبد شخصیت‌های هر اثر قوی و شکست‌ناپذیر جلوه کنند، اما آنچه در روایت‌های کره‌ای موفق جلوه می‌کند شخصیت‌سازی عمیق و باورپذیر بودن آنها برای مخاطبان کره‌ای- و حتی جهانی- است. 

۳- خرد اجتماعی و آگاهی

سریال‌ها و فیلم‌ها به‌طورکلی می‌کوشند آگاهی عمومی را افزایش دهند و مردم را به تفکر درباره وضعیت جامعه وادارند. از طریق داستان‌های جذاب و واقعی، بینندگان را به‌چالش می‌کشند تا درباره شرایط اجتماعی خود پرسش‌هایی را مطرح کنند. 

۴- استفاده از سبک‌های خاص

بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی از سبک‌های هنری خاصی استفاده می‌کنند تا پیام‌های اجتماعی خود را به‌شکلی موثرتر انتقال دهند، مانند استفاده از طنز تلخ یا سکانس‌های احساسی برای بیان مشکلات اجتماعی. در این میان تقلید از روایت‌ها یا سریال‌های هالیوودی یکی از راهکار‌های کره‌ای‌هاست. بازسازی سریال «عالیجناب» و آغاز پخش نسخه کره‌ای آن یا حتی بازسازی سریال «سرقت پول» را نباید امری غیرعادی دانست؛ چراکه مضمون اجتماعی آنها برای جامعه کره‌ای مابه‌ازای درون جامعه‌ای دارد. 

۵- پاسخگویی به جنبش‌های اجتماعی

با توجه به جنبش‌های اجتماعی اخیر در کره جنوبی، مانند مبارزات علیه فساد و درخواست‌های حقوق بشر، سینماگران و تهیه‌کنندگان به موضوع‌های این جنبش‌ها به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم می‌پردازند و به‌نوعی بازتاب‌دهنده خواسته‌های اجتماعی هستند. 

۶- تاثیر جهانی

این آثار با توجه به موضوعات مشترک انسانی خود، توانسته‌اند مخاطبان جهانی را نیز جذب کنند و صدای مشکلات اجتماعی کره جنوبی را به دیگر نقاط جهان برسانند. در کل، سینما و تلویزیون کره جنوبی به‌طور موثر به عدالتخواهی اجتماعی می‌پردازند و نقش مهمی در افزایش آگاهی و تشویق به تغییرات اجتماعی دارند. 

دلایل موفقیت این سریال‌ها در جامعه کره

مساله عدالتخواهی و فساد قضایی در سینما و تلویزیون کره جنوبی به‌طور چشمگیری جدی گرفته می‌شود، اما آنچه اهمیت بیشتری دارد میزان استقبالی است که جامعه از این محصولات نشان می‌دهد. این فیلم‌ها و سریال‌ها در جامعه و فرهنگ عمومی کره جنوبی بازتاب مستقیم و بسیار مثبتی دارند. در اینجا به چند نکته کلیدی در این زمینه اشاره می‌شود تا بهتر درک شود که چرا مخاطب به این موضوعات بیشتر اهمیت می‌دهد. 

دلبستگی مردمی و نقد اجتماعی

نکته اولی که باید به آن پرداخت این است که بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌ها به بررسی فساد در نظام قضایی، پلیس و سیاست می‌پردازند و تصویر دقیقی از چالش‌هایی ارائه می‌دهند که افراد عادی در مواجهه با این فساد با آن روبه‌رو می‌شوند. این محصولات فرهنگی به نمایندگی از افراد عادی به انتقاد از نهاد‌هایی می‌پردازند که به‌نظر می‌رسد از قدرت و موقعیت سیاسی امنیتی یا قضایی به نفع خود استفاده می‌کنند و طبیعتا مردم که قربانیان این سوءاستفاده از قدرت هستند از افشای این موضوع استقبال می‌کنند. از سوی دیگر کارگردانان و نویسندگان کره‌ای اغلب از این داستان‌ها به‌عنوان ابزاری برای نقد اجتماع بهره می‌برند. داستان‌هایی که به فساد قضایی و عدم انصاف می‌پردازند، در بسیاری از موارد به عدم اطمینان مردم نسبت به نهاد‌های قدرت اشاره دارند. در ادامه این سریال‌ها یا فیلم‌ها به‌دلیل نگاه اجتماعی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بسیار موردتوجه قرار می‌گیرند. 

بازتاب در جامعه و فشار اجتماعی

نکته دوم اینکه این نوع داستان‌ها نه‌تن‌ها سرگرم‌کننده هستند، بلکه باعث ایجاد بحث‌های اجتماعی و سیاسی در جامعه می‌شوند. بسیاری از مخاطبان با این داستان‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و از آنها به‌عنوان عاملی برای ایجاد تغییر سیستم و جلب‌توجه به نواقص آن استفاده می‌کنند. با افزایش آگاهی اجتماعی، مردم انتظار دارند مسئولیت‌پذیری در نهاد‌های قضایی و دولتی بیشتر شود. این فشار از طریق رسانه‌ها و هنر بازتاب پیدا می‌کند. با افزایش آگاهی اجتماعی، مردم انتظار دارند مسئولیت‌پذیری در نهاد‌های قضایی و دولتی بیشتر شود. این فشار بازتاب مناسبی هم پیدا می‌کند. شهروندان- به‌ویژه از طریق شبکه‌های اجتماعی و دیگر پلتفرم‌ها- صدای خود را به گوش مسئولان می‌رسانند و خواستار عدالت بیشتر می‌شوند. 

تاثیرگذاری جهانی.

اما تاثیر‌گذاری جهانی را هم نباید از نظر دور نگه داشت. موفقیت فیلمی مثل انگل یا سریالی همچون «بازی ماهی مرکب» نشان می‌دهند موضوعات عدالتخواهی، فساد قضایی و مبارزه با تبعیض طبقاتی در کره جنوبی تنها محدود به این کشور نمانده است و به‌سرعت در سطح جهانی شناخته می‌شود. سریال‌ها و فیلم‌های کره‌ای با موفقیت در بازار‌های بین‌المللی دیده می‌شوند و بستر‌های گفتگو و تحلیل‌های اجتماعی را در سطح جهانی فراهم می‌کنند. این داستان‌ها نه‌تن‌ها صرفا به جنبه‌های سرگرمی می‌پردازند، بلکه ابزاری برای ابراز نگرانی‌ها و خواسته‌های اجتماعی‌شان نیز هستند. با این رویکرد، هنر و رسانه به پیشران‌های تغییر اجتماعی تبدیل می‌شوند و مردم را به تفکر و عمل در جهت ایجاد تغییرات مثبت در جامعه ترغیب می‌کنند. 

سریال «قاضی شیطانی».

اما بهانه نگارش این متن و اشارات مستقیم به فساد قضایی و نفوذ پول و قدرت در دستگاه‌های دولتی، مرور داستان سریال «قاضی شیطانی» است. 

این درام حقوقی سیاه به‌شدت به حرص و آز و فساد موجود می‌پردازد. داستان در یک کره جنوبی خیالی و به‌نوعی دیستوپیایی یا ضدآرمانشهری می‌گذرد. دیستوپیا واژه متناقض اتوپیا یا آرمانشهر است. در یک کره جنوبی غرق‌شده در فساد و ظلم، سیستم حقوقی برنامه‌ای برای یک نمایش زنده قاضی بی‌رحمی طراحی کرده که تماشای برنامه‌اش برای شهروندان آزاد است. قاضی وظیفه دارد دادگاه را به‌صورت نمایشی برگزار کند تا مردم به مجازات یا بخشش متهم رای بدهند. این کار، اما قرار است برای هیات حاکمه کشور بسیار گران تمام شود! شرارت سیاستمداران فاسد و عواقب اعمال آنها موضوع جدیدی برای دنیای سینما نیست، با این همه چه می‌شود اگر یک قاضی که انتخاب شده تا با مجازات روسای کوچک و تنبیه سیاستمداران یا نیرو‌های دولتی درجه سه، جامعه را آرام نگه دارد، با یک ایده سیاسی مرگبار و ویرانگر به‌آرامی کار را به‌سمتی پیش ببرد که دولت حاکم در مسلخ محاکمه عمومی قرار بگیرد؟ ایده نمایش زنده قاضی محاکمه، بیشتر یک نمایش واقعی در قسمت افتتاحیه، ایده مهمی است که در آن سریال امتیاز می‌گیرد. تم تلخ و سیاه سریال ایده کارآمد دیگری است که برای داستان استفاده شده تا لحن جدی نمایش را کامل کند. در بسیاری از موارد، این نمایش از خط خارج می‌شود و تلاش می‌کند بدترین سناریو‌های ممکن را- که شهروندان در یک جامعه غرق در فساد و تبعیض با آن مواجه می‌شوند- به‌نمایش بگذارد. 

برای توصیف این سریال دیستوپیایی یا ضدآرمانشهری کلمه درستی است. تقریبا هر قسمت از این درام ۱۶ قسمتی از فشار دو دنیای مختلف صحبت می‌کند؛ دنیای ثروتمندان، افراد ممتاز و فاسد و جهان محرومان، فقرزده‌ها و مستضعفان. در ابتدا به‌نظر می‌رسد جهان به‌طورکامل توسط دو قهرمان نمایش داده می‌شود؛ کانگ یوهان، یک قاضی محبوب که به‌دلیل قضاوت‌های سفت‌وسخت و سختگیرانه‌اش شناخته می‌شود و کیم گائون، یک قاضی جوان عادل با ایده‌های ثابتی از حقیقت و عدالت. تضاد این دو شخصیت و بحث‌وجدل‌هایشان دو دنیای متفاوت را نمایش می‌دهد که درپی پاسخگویی به برخی سوالات است؛ آیا قانون واقعا عادلانه است و عدالت عینی واقعا ممکن است؟ آیا می‌توان به دست مردم عدالتخواهی کرد؟

قاضی و رای‌هایش!

قاضی یوهان قرار بود در دادگاهش باعث فرار و قسر در رفتن متخلفان با نفوذ و دولتی شود، اما او بازی دیگری در ذهن دارد. در محاکمه اول، رئیس یک کارخانه فاضلاب به‌دلیل سهل‌انگاری فاحش که باعث مرگ ۴۷ نفر شده، به ۲۳۵ سال زندان محکوم می‌شود. در مورد دیگر، پسر یک وزیر دادگستری پس از محکوم شدن به اتهام تعرض به شلاق در ملأعام محکوم می‌شود. هریک از این اقدامات با استقبال روزافزون مردم مواجه می‌شود و نتیجه نهایی آن این است که یوهان به ارتفاعات بالاتر و بالاتری از تحسین عمومی دست پیدا می‌کند. همزمان تلاش‌های مقامات دولتی برای پشیمان کردن از این روند یا حذف او آغاز می‌شود که سودی ندارد. با قدرت بسیار بی‌رحمانه‌ای که او از سوی مردم دریافت کرده، انجام نقشه پیچیده‌اش حالا راحت‌تر هم می‌شود. قاضی قدم‌به‌قدم به‌سمت بالا حرکت می‌کند. او طرح انتقامی از کودکی را در ذهن خود طراحی کرده و حالا به‌راحتی با کلام، به پرسیدن چند سوال ساده و با ایجاد یک بازی نمایشی، رای مردمی را به همان سمت هدایت می‌کند که خود می‌خواهد و چیزی که او می‌خواهد کاملا در تضاد با چیزی است که دولت از او خواسته. حالا همه در دور و بر او متوجه شده‌اند این قاضی پرهیاهو نقشه‌ای در سر دارد که کسی از آن خبری ندارد!

چرا این سریال دیدنی است؟

این محصول نتفلیکس هنوز به‌صورت رسمی برای فصل دوم تمدید نشده، اما احتمالا به‌صورت سریالی انیمیشنی دوباره تولید خواهد شد. دلیل محبوبیت این سریال ایجاد چند پیرنگ جذاب در خط داستانی است که برای مخاطبان بسیار تماشایی بوده‌اند؛ نخست بخش قضایی و دادگاهی داستان است که خط مشخص، اما پیچیده‌ای دارد. یک قاضی به‌شدت قدرت‌طلب با استفاده از توان پوپولیستی خود می‌کوشد جامعه را اصلاح کند. بخش دوم پیوند‌های عاطفی موجود در سریال است. ماجرای یک عشق قدرنادیده قدیمی که به انتقام تبدیل شده، سطح مناسبی از تنش را به داستان وارد کرده است. بخش سوم بخش تنش‌های سیاسی پنهان مطرح‌شده در داستان است. فساد محافظت‌شده توسط قوانین و دولت و تلاش یک مامور عالی‌رتبه دولتی برای شکستن آن. این سریال دقیقا به همین دلایل تماشایی و دیدنی شده است.

منبع: فرهیختگان-هومن جعفری

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر